سیمین خلیلی معروف به سیمین بـِهْبَهانی (زادهٔ ۲۸ تیر ۱۳۰۶ تهران - درگذشتهٔ ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ تهران)، نویسنده و غزلسرای معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود. سیمین بهبهانی در طول زندگیاش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شدهاند. شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی همچون عشق به وطن، زله، انقلاب، جنگ، فقر، تنفروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای ن را در بر میگیرند. او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزنهای بیسابقه به نیمای غزل» معروف است.
او سالها در آموزش و پرورش با سمت دبیری کار کرد. سیمین بهبهانی سی سال-از سال ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۶۰- تنها به تدریس اشتغال داشت و شغلی مرتبط با رشتهٔ حقوق را قبول نکرد.
در ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی درآمد. سیمین بهبهانی، هوشنگ ابتهاج، نادر نادرپور، یدالله رؤیایی، بیژن جلالی و فریدون مشیری این شورا را اداره میکردند. در سال ۱۳۵۷ عضویت در کانون نویسندگان ایران را پذیرفت.
سیمین بهبهانی پیش از انقلاب برای رادیو ترانه هم میسرود و خوانندگانی چون شجریان، الهه، گلپایگانی، داریوش، ایرج، عارف، سپیده، کورس سرهنگ زاده، رامش، عهدیه، سیما بینا، پوران، دلکش و مرضیه… سرودههای وی را خواندهاند. سیمین بهبهانی مدتی هم عضو شورای موسیقی رادیو و تلویزیون ملی ایران بود.
در ۱۳۷۸ سازمان جهانی حقوق بشر در برلین مدال کارل فون اوسی یتسکی را به سیمین بهبهانی اهدا کرد. در همین سال نیز جایزه لیلیان هیلمن / داشیل هامت را سازمان دیدبان حقوق بشر به وی اعطا کرد.
در سال ۲۰۰۸ نخستین دورهٔ جایزهٔ بیتا برگزار و جایزه به سیمین بهبهانی اهدا شد.
در هفتم شهریور سال ۱۳۹۲ (۲۹ اوت ۲۰۱۳) جایزه یانوش پانونیوش (Janus Pannonius) از سوی انجمن قلم مجارستان، در شهر پچ کشور مجارستان با حضور سیمین به وی اهدا شد. این جایزه شامل تندیس و پنجاه هزار پوند بود. در این مراسم، فرزانه میلانی مترجم آثار سیمین به زبان انگلیسی نیز حضور یافت.
سیمین شعر معروف دوباره میسازمت وطن» را در سال ۱۳۵۹ سرود. این ترانه توسط داریوش اقبالی خواننده ایرانی اجرا شد.
باراک اوباما رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در پیامی تلویزیونی به ایرانیان به مناسبت فرارسیدن نوروز ۱۳۹۰، ترجمهای انگلیسی از غزل دوباره میسازمت وطن سیمین بهبهانی را خواند.
فعالیتهای اجتماعی
سیمین بهبهانی در سال ۱۳۶۷ و در بحبوحه قتلعام زندانیان ی شعری سرود تحت عنوان ای مادران.
سیمین بهبهانی در تجمع اعتراضی جنبش ن ایران در پارک دانشجو مورد حمله مأموران نیروی انتظامی قرار گرفت. وی از مأموری که او را مورد ضرب و شتم قرار دادهبود، به قوه قضائیه شکایت کرد اما در نهایت به گفته نسرین ستوده، وکیل سیمین بهبهانی پرونده بسته شد».
نه مردهای، نه میمیری
همیشه زنده میمانی، حیات جاودان داری
ندای خلق ایرانی.»
سیمین بهبهانی در وصف ندا آقاسلطان.
سیمین بهبهانی در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۸۷، در اعتراض به لایحه حمایت از خانواده» بههمراه جمعی از فعالان حقوق ن در مجلس شورای اسلامی حضور یافت و خطاب به نمایندهای گفت: آقا جان من به شما رای ندادم، چون اصلاً مجلس شما را قبول ندارم، اما آمدهام اینجا به شما بگویم که به مردمی که بهتان رای دادهاند، خیانت نکنید و
تشییع و خاکسپاری
صبح جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۳ در مراسم تشییع و خاکسپاری سیمین بهبهانی جمعیت بزرگی از دوستداران و طرفدارانش به تالار وحدت آمده بودند. در این مراسم شخصیتهای شناخته شدهای همچونمحمود دولتآبادی، جواد مجابی، محمد رضا شجریان، شهرام ناظری، همایون شجریان، صدیق تعریف، ابوالحسن تهامینژاد (دوبلور و داماد سیمین بهبهانی) و علی بهبهانی پشت تریبون رفتند و دربارهٔ او سخنانی گفتند. شهرام ناظری غزل دوباره می سازمت وطن» و همایون شجریان غزل رفت آن سوار کولی» سیمین بهبهانی را به آواز خواندند. در این مراسم حاضران بارها سرودهای مرغ سحر» مرا ببوس» را با هم خواندند و در برخی مواقع با صدای دست، شعار سیمین بهبهانی در دل ما میمانی» و سیمین بهبهانی هویت ایرانی» را سر دادند. پیکر سیمین بهبهانی سرانجام در آرامگاه شمارهٔ ۷۲ بهشت زهرا (آرامگاه خاندان پدرش) به خاک سپرده شد.
تحریم مراسم توسط برخی اعضای کانون نویسندگان
به ادعای داماد خانم بهبهانی، او در وصیتش گفته بود مرا یا در امامزاده طاهر کنار شوهر و نوهام یا در آرامگاه خانوادگی کنار گور پدرم در بهشت زهرا به خاک بسپارید و فرزندانش گزینه دوم را انتخاب کردند.
اما بنا بر ادعای فریبرز رئیسدانا پس از مرگ سیمین بهبهانی در بامداد روز سه شنبه، فرزندان او برای انجام وصیتش که دفن شدن در کنار همسر و نوه اش در گورستان امامزاده طاهر بود تلاش فراوان کردند. اما اجازه دفن سیمین بهبهانی در این مکان که برخی اعضای کانون نویسندگان ایران همچون محمد مختاری و احمد شاملو نیز در آن آرمیده بودند به وسیله شهرداری کرج و دولت داده نشد. تلاشها برای اجرای وصیت سیمین بهبهانی باعث شد تا پیکر او سه روز در بیمارستان بماند و روز جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۳ از مقابل تالار وحدت تشییع و در بهشت زهرای تهران دفن شود در حالی که پسر او قبلاً به خبرگزاریها گفته بود سیمین بهبهانی از مقابل درب خانهاش تشییع خواهد شد.
با یادداشتی که فریبرز رئیس دانا با ادعای انعکاس نظر کانون نویسندگان ایران در صفحه فیسبوک خود منتشر کرد، اعضای کانون مراسم تشییع سیمین بهبهانی را تحریم کردند. خبر تشییع پیکر سیمین بهبهانی از تالار وحدت باعث شد که تعدادی از شاعران سرشناس عضو کانون نویسندگان همچون سید علی صالحی و محمد علی سپانلو در مراسم تشییع و خاکسپاری شرکت نکنند. رئیس دانا در جایی از نوشته خود مدعی شده بود: سخنرانان در مراسم تشییع سیمین بهبهانی تعیین شدهاند و از کانون نویسندگان کسی اجازه سخنرانی در این مراسم را ندارد.» او همچنین افزوده بود: من و تقریباً همه دوستان کانون به انتخاب خودشان با تو از همینجا بدرود میگوییم و به احترام نام بلندت که خاتون غزل آزادی و از سرداران کانون نویسندگان ایران بودی در مراسم فردا و هیچیک از مراسم تحمیلی ریاکارانه از این دست شرکت نخواهیم کرد.».
رئیس دانا در مصاحبه بعد خود گفت که در این مورد نظر شخصی خود را گفته و نماینده نظر کانون نبودهاست. او افزود که میدانم که تصمیم نهایی در این مورد با خانواده محترم ایشان است اما قرار محل تشییع و تدفین بدون م با اعضای کانون گذاشته شده و آگهی گردیدهاست.
حواشی
پس از نشر خبرهایی دربارهٔ حواشی مراسم خاکسپاری سیمین بهبهانی، برخی حاضران در آن مراسم طی روایتهایی نوشتند که در مراسم او آداب اسلامی رعایت شدهاست»برگزاری فارس با چاپ یادداشتی از علیرضا قزوه نوشت: عدهای ورشکسته از جنازه و فکر سیمین سوءاستفاده کردند تا انقلاب را تحقیر کنند» او در جایی از این یادداشت آورده بود: نمونهاش را هنگام تلقین خواندن بر جنازه سیمین دیدیم. عدهای همچنان به جای صلوات و دعا، سوت میزدند.[۳۶]
حامد داراب شاعر، نمایشنامهنویس و از شاگردان نزدیک سیمین بهبهانی در پاسخ به این حواشی در حاشیه مراسم ختم بهبهانی درباره اینکه چرا بهبهانی برای عدهای مهم شد گفت: برای بنده جای تعجب است که چگونه مراسم تدفین و تشییع بانو بهبهانی برای این جمع مهم شده است حال آنکه، قبل از آن وضعیت زیستی و ناراحتیهای بانو از برخی محرومیتها و محدودیتها، برایشان اهمیت نداشته؟»
کتابشناسی
- سهتار شکسته (۱۳۳۰/۱۹۵۱)
- جای پا (۱۳۳۵/۱۹۵۴)
- چلچراغ (۱۳۳۶/۱۹۵۵)
- مرمر (۱۳۴۱/۱۹۶۱)
- رستاخیز (۱۳۵۲/۱۹۷۱)
- خطی ز سرعت و از آتش (۱۳۶۰/۱۹۸۰)
- دشت ارژن (۱۳۶۲/۱۹۸۳)
- گزینه اشعار (۱۳۶۷)
- دربارهٔ هنر و ادبیات (۱۳۶۸)
- آن مرد، مرد همراهم (۱۳۶۹)
- کاغذینجامه (۱۳۷۱/۱۹۹۲)
- کولی و نامه و عشق (۱۳۷۳)
- عاشقتر از همیشه بخوان (۱۳۷۳)
- شاعران امروز فرانسه (۱۳۷۳) [ترجمه فارسی از اثر پیر دوبوادفر، چاپ دوم :۱۳۸۲]
- با قلب خود چه خریدم؟ (۱۳۷۵/۱۹۹۶)
- یک دریچه آزادی (۱۳۷۴/۱۹۹۵)
- مجموعه اشعار (۲۰۰۳)
- یکی مثلاً این که (۲۰۰۵)
- م همراه ـ زندگینامه خود نوشت(۱۳۹۰)
- شعر زمان ما (۱۳۹۱)
- مجموعه اشعار سیمین بهبهانی (۱۳۹۱)
دوباره می سازمت، وطن! | اگرچه با خشت جان خویش | |
ستون به سقف تو میزنم | اگرچه با استخوان خویش | |
دوباره میبویم از تو گل | به میل نسل جوان تو | |
دوباره میشویم از تو خون | به سیل اشک روان خویش | |
دوباره یک روزِ روشنا | سیاهی از خانه میرود | |
به شعر خود رنگ میزنم | زِ آبی یِ آسمان خویش | |
اگرچه صدساله مردهام | به گور خود خواهم ایستاد | |
که بردَرَم قلب اهرمن | زِ نعرهٔ آن چنان خویش | |
کسی که عظم رمیم» را | دوباره انشا کند به لطف | |
چو کوه، می بخشدم شکوه | به عرصهٔ امتحان خویش | |
گرچه پیرم، ولی هنوز | مجال تعلیم اگر بُوَد | |
جوانی آغاز میکنم | کنار نوباوگان خویش | |
حدیث حُبُّ الوَطَن» ز شوق | بدان روِش ساز میکنم | |
که جان شود هر کلام دل | چو برگشایم دهان خویش | |
هنوز در سینه آتشی | به جاست کز تاب شعله اش | |
گمان ندارم به کاهشی | زِ گرمی یِ دودمان خویش | |
دوباره میبخشی ام توان | اگر چه شعرم به خون نشست | |
کودکان شین اباد ..محروم و مظلووم..صدای انان باشیم
از سیمین می نویسم .چند سطری ..او را که بهبهانی و نیمای غزل می خواندنش نویسنده.
,بهبهانی ,سیمین ,مراسم ,سال ,کانون , ,سیمین بهبهانی ,بهبهانی در ,در این ,و از ,تشییع سیمین بهبهانی ,مراسم تشییع سیمین
درباره این سایت